سریال در قرن 18 ام رخ میدهد و درباره داستان عاشقانه میان بانوی دربار سونگ دوک ایم و ولیعهد یی سان می باشد…

داستان کیم جی یانگ، زنی سی ساله که ناگهان نشانه هایی از تسخیر شدن از طرف دیگران مانند مادر مرحوم و خواهر بزرگتر و افراد مرتبط با خود را احساس می کند...

چو سام دال عکاس معروفی است که با نام مستعار چو یون هی در سئول کار می کند. او پس از 8 سال کار بسیار سخت به عنوان دستیار در صنعت عکاسی مد، به اوج حرفه خود رسید. به دلیل یک اتفاق، او حرفه عکاسی خود را از دست می دهد و زندگی اش به هم می ریزد. او به زادگاهش سامدالری بازمی گردد، جایی که همیشه دوست داشت آن را ترک کند. چو یونگ پیل و دوست دوران کودکی اش (چو سام دال) پس از سال ها دوباره با هم ملاقات می کنند و رابطه آنها به شکلی عاشقانه پیش می رود.

یک حادثه که مربوط به ده سال پیش می باشد گروهی از دوستان را که یک ایستگاه رادیویی غیرمجاز را اداره می کنند، درگیر می کند. سپس پیغام مرموزی با کد "شفادهنده" دریافت می شود و . . .

سونگ دئوک می که یک حرفه ای متعهد است، برای کارش به عنوان متصدی گالری هنری زندگی می کند. او که خودش را وقف کارش می کند، از هر نظر استثنایی است، به جز یکی. در زیر آن نمای سرد و حرفه ای، Deok Mi یک راز تاریک را در خود دارد. رازی که او به شدت می خواهد از دنیا پنهان کند

هنگامی که ملکه کره در قرون وسطایی به شدت زخمی می شود، فرمانده چوی یانگ به فرمان امپراطور از یک دریچه سری عبور کرده و پزشکی به نام یو ایون سو (کیم هی سان) را برای نجات جان ملکه با خودش به گذشته می آورد چوی یانگ به ایون سو قول می دهد که او را به زمان خودش برگرداند و تا پای جان از او محافظت کند…

"سین ا" به همراه پسر خود "جون" به شهری که همسر مرحومش در آنجا به دنیا آمده نقل مکان می کنند.اما هنگامی که او تلاش می کند زندگی خود را از نو بسازد اتفاق ناگوار دیگری او را تحت تاثیر قرار می دهد...

پس از یک برخورد تصادفی در لس آنجلس، دو نوجوان با پیشینه‌های اجتماعی مختلف در یک دبیرستان منحصر به فرد که توسط ثروتمندان کره تحصیل می‌کنند، دوباره گرد هم می‌آیند.

فیلم «سوئیچ» درباره ستاره برتر پارک کانگ است که یک بازیگر موفق اما دردسرساز است، در شب کریسمس با یک راننده تاکسی آشنا می شود. همین اتفاق باعث تجربه های جدیدی در زندگی او می شود.

این مجموعه داستان پارک ساءِ رو یی را رویات می کند. او رستورانی در ایتوان افتتاح کرده است.

برنامه ای ملودرام که زندگی کاری و عاشقانه افراد شاغل در اداره هواشناسی کره را به تصویر می‌کشد.

وقتی نویسنده گوشه گیر کتابهای کودکان و کارمند فداکار بیمارستان روانی درحال عبور از جاده می‌باشند مسیری شفابخش و خارق العاده روبرو میشوند

ته گونگ سیل توانایی دیدن اشباح را دارد اما تقاضای مداوم آنها برای کمک به زندگی او را غیرممکن می کند ، تا اینکه با جو جونگ وون ، مدیرعامل خوش تیپ که همه چیز را در پول می بیند، ملاقات می کند. زیرا وقتی او را لمس می کند ، ارواح ناپدید می شوند.

این سریال زندگی نوزدهمین پادشاه گوگوریو، وانونگ، را نشان می دهد که سعی می کند دنیا را جایی بهتر برای زندگی کند. او عاشق دختری به نام سائو می شود و . . .

سی یونگ اولین پسر آرک هی چان است . او که پس از پدرش کسب و کار خانوادگی خود را حفط می کند و به کار تجارت مشغول می شود ، مردی است سرد و بی روح که از هر حیله و کلکی برای پیش بردن کار خود استفاده می کند و همین امر باعث می شود تا او سرپرست گروه بسیار بزرگ و قدرتمندی شود . اما در این میان جائه یونگ تصمیم می گیرد تا راه برادرش را ادمه ندهد .